«مرگ بر حکومت بچهکش»، «حکومت بچهکش، نمیخوایم، نمیخوایم». اینها شعارهایی بود که از اواسط مهر ۱۴۰۱ در بسیاری از شهرهای ایران شنیده شد.
مردم معترضی که در پی کشته شدن مهسا امینی، خشمگین به خیابان آمده بودند، در کنار انبوه شعارهای ضدحکومتی، جمهوری اسلامی را «کودککش» خطاب کردند و از آن بیزاری جستند.
علت سر داده شدن این شعارها چندان عجیب نیست. هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر، روز ۱۱ آذر ۱۴۰۱ اعلام کرد که ۶۴ نفر از کشته شدگان در جریان تظاهرات ضدحکومتی در سراسر کشور، کودکان زیر ۱۸ سال بودند.
همچنین روز ۱۸ آذر سازمان عفو بینالملل اعلام کرد نام و مشخصات ۴۴ کودک کشته شده در جریان اعتراضهای ایران را مستند کرده است. کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره حقوق کودک، کودکان را افراد زیر ۱۸ سال تعریف میکند.
اگرچه با نگاهی به تاریخ اعتراضها در ایران و باقی حکومتهای استبدادی در قرن ۲۰ و ۲۱، کشتن معترضان، رخدادی تکراری به نظر برسد، اما کشتن کودکان در چنین ابعادی، نه فقط در ایران بلکه در جهان نیز رخدادی کمسابقه است.
بررسی اعتراضها و کشتهشدگان معترضان بیسلاح در کشورهای مختلف در چند دهه اخیر نشان میدهد که آمار کودکان کشته شده در ایران در طی اعتراضهای یکسال اخیر، به شکل قابل ملاحظهای بالا بوده و چنین وضعیتی در کمتر ساختار استبدادی در دهههای اخیر در جهان سابقه داشته است.
نویسنده :مسعود کاظمی
بنام مهسا که اسمش رمز پیروزی ماست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر